لحظه ها
+ نوشته شده در دوشنبه هجدهم آذر ۱۳۹۲ ساعت 16:15 توسط مجتبی
|
شاد باش که از شادی تو دلشادم
تا تو شادی ز غم هر دو جهان ازادم
عزت زندگی من همه خرسندی توست
بی وفایم که وفایت برود از یادم
روی ان شیشه پندار تو را(ها)کردم
اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم
شیشه بد جوری دلش ابری بارانی شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سرٍ انگشت کشیدم به دلش عکس تو را
عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم
